اورشلیم – کمتر از 30 دقیقه تا غروب آفتاب، انس شالودی در حالی که یک دیگ بزرگ، داغ از روی اجاق گاز و در یک سجاده سبز رنگ پیچیده شده بود، با عجله از میان سوق سرپوشیده شهر قدیم عبور کرد، و با زیپ از کنار دیگرانی که به مسجد میرفتند تا روزه رمضان را افطار کنند. .
او در این بازار شلوغ در قلب اورشلیم، جایی که بوی غذا و عود به هم میآمیخت، از کنار مغازهها و غرفههایی که فلافل، حُمُس و آبمیوههای شیرین رمضان میفروشند، گذشت. صندلی های تاشو، پتو، شال نماز و تسبیح نیز عرضه می شد – همه چیز مورد نیاز برای افطار، شامی که افطار می کند، در مسجد الاقصی.
آقای. شالودی، 22 ساله، در حال پذیرایی از آرزوی ماه رمضان برای فلسطینیان بود: مقلوبه. غذای برنج خاورمیانه که به معنای «وارونه» ترجمه میشود، در فیدهای اینستاگرام و TikTok فلسطینیها که افطار میگیرند، نقش اصلی را \u0628\u0627\u0632\u06cc میکند.
دیگ به طور تشریفاتی روی سینی سرو میچرخد و با ذوق بالا میآورد تا مقلوبه در پس زمینه گنبد صخره آبی و طلایی نمایان شود.
خانواده شالودی، ساکنان شهر قدیم، مجبور بودند تنها چند دقیقه پیاده روی کنند تا به مسجد برسند، اما هزاران مسلمان فلسطینی دیگر از سراسر اورشلیم، کرانه باختری اشغالی توسط اسرائیل و اسرائیل آمده اند تا سبک پیک نیک سریع خود را در 35 سالگی شکست دهند. – هکتار مرکب اقصی.
برخی دیگهای غذای بخارپز میآورند، برخی دیگر در حالی که در بازارهای قدیمی شهر قدم میزنند یک وعده افطاری برمیدارند و برخی دیگر از هزاران وعده غذایی جعبهای که توسط خیریهها در سراسر محوطه توزیع میشود، میخورند.
آقای “این محل تجمع است.” سهام غیط، مادر شالودی، 53 ساله، اوایل روز در حالی که گل کلم و سیب زمینی را برای مقلوبه سرخ می کرد، گفت. “من در آنجا احساس آرامش می کنم.”
اما با تداخل ماه مبارک رمضان امسال با عید یهودیان عید فصح، نگرانی های گسترده ای وجود داشت که تنش ها بر سر مکان مورد مناقشه می تواند این صلح را مختل کند.
روز چهارشنبه، پلیس اسرائیل با یورش به محوطه، صدها نمازگزار فلسطینی را که خود را در داخل مسجد قبله، یکی از دو نمازخانه اصلی مجتمع، محصور کرده بودند، دستگیر کردند تا بتوانند یک شب در آنجا بمانند.
موج جدید خشونت اسرائیل و فلسطین
- موشک از لبنان: رگبار راکتی از لبنان که در 6 آوریل به اسرائیل اصابت کرد به عنوان نشانه ای از مشارکت فزاینده میان حزب الله، شبه نظامیان مسلط لبنان، و حماس، شبه نظامیان تندرو فلسطینی تلقی شد که ارتش اسرائیل آن را به سازماندهی حملات متهم کرد.
- حملات مرگبار: حمله ارتش اسرائیل به کرانه باختری در فوریه 22 دومین مورد در کمتر از یک ماه بود که به کشته شدن حداقل 10 فلسطینی پایان یافت. تجزیه و تحلیل ما از ویدیوها نشان میدهد که چگونه این حمله به یکی از خشونتآمیزترین برخوردها در این منطقه در دهههای اخیر تبدیل شده است.
- ظهور گروه های مسلح جدید: در کرانه باختری، شبکه کوچک اما بانفوذ لانه شیرها، جوانان فلسطینی را که از رهبران خود ناامید شده و از خشونت اسرائیل عصبانی هستند، به خود جذب کرده است. رزمنده های جانباز هم بی قرار هستند.
این حمله خشم فلسطینیان و مسلمانان در سراسر خاورمیانه را برانگیخت و گروه های مسلح در نوار غزه و لبنان را بر آن داشت تا به اسرائیل راکت شلیک کنند. اسرائیل حملات هوایی خود را به گروه های مسلح در جنوب لبنان و همچنین پایگاه های نظامی حماس در غزه را هدف قرار داد.
یهودیان این محوطه را به عنوان کوه معبد، محل دو معبد باستانی، مقدسترین مکان در یهودیت میدانند. پلیس اسرائیل به طور فزاینده ای به آنها اجازه می دهد تا در طول بازدید از محوطه، نماز بخوانند و این نقض یک توافق دیرینه است.
اما زمانی که این مجتمع نقطه اشتعال در مناقشه گستردهتر فلسطین و اسرائیل نیست، مکانی برای معنویت و اجتماع است، یکی از معدود مکانهای عمومی که فلسطینیها میگویند باید جمع شوند.
مساجد از دیرباز نه تنها محل عبادت بلکه محل تجمع نیز بوده است. این امر به ویژه در مورد الاقصی پس از اشغال و ضمیمه کردن بیت المقدس شرقی توسط اسرائیل، از جمله شهر قدیمی، صادق است، اقدامی که توسط بسیاری از جهان به رسمیت شناخته نشده است.
بسام ابولبدا، که ریاست دفتر شیخ عزام الخطیب، معاون شورای اسلامی که محوطه مسجد را اداره می کند، گفت: «این تنها مکانی است که سالمندان و کودکان خردسال و همه جمع می شوند. این یک زمین \u0628\u0627\u0632\u06cc و یک خروجی و مکانی معنوی برای ارتباط با خدا است.»
سمیرا مقادله، 59 ساله، با پدرش در دیدار الاقصی بزرگ شد. در ماه رمضان امسال، او با اتوبوسی از شهرشان، بقاع الغربیه، به دوستان و اقوام پیوست و مؤمنان را به مسجد آورد.
او به عنوان یک شهروند فلسطینی اسرائیلی که میتواند به راحتی به اورشلیم سفر کند، احساس مسئولیت میکند که مرتباً به اورشلیم سفر کند، بهویژه وقتی با فلسطینیهایی که از کرانه باختری اشغالی میآیند ملاقات میکند که باید از پستهای بازرسی اسرائیل عبور کنند تا به اینجا برسند و خطر ممنوعیت ورود به این شهر را دارند.
او در حالی که اتوبوس از بزرگراهی در کنار دیوار جدایی اسرائیل حرکت می کرد، گفت: «برای ما آسان تر است، هیچ پست بازرسی یا هیچ چیز دیگری وجود ندارد». اگر به آنجا نروم و نماز نخوانم احساس گناه می کنم.
وقتی برای افطار می آید از خوردن غذای مفصل پرهیز می کند. او در این روز کباب های باقی مانده، قهوه ترک و سجاده ای با خود آورد. او گفت که افطار در الاقصی صرف غذا خوردن نیست، بلکه فقط در آنجا بودن است.
برای مسلمانان، الاقصی سومین مکان مقدس در اسلام است. و برای فلسطینیان، این نمادی قوی برای آرمان وسیعتر فلسطین است که مسلمانان و مسیحیان فلسطینی به طور یکسان آن را پذیرفته اند.
وقتی سه فرزندش جوان بودند، خانم. غیط آنها را برای انجام تکالیف به قبه الصخره می آورد و به آنها قرآن می آموخت. حالا هر روز صبح به تنهایی می آید تا آن را بخواند.
با نزدیک شدن به غروب آفتاب، او و فرزندانش با هم بحث کردند که کجا در حیاط بنشینند – و کجا و چه زمانی نمایش دراماتیک مقلوبه را انجام دهند.
با نزدیک شدن به لحظه، آقای شالودی در حالی که به سرعت مچ دستش را تکان داد، قابلمه را روی سینی فلزی چرخاند.
مردی از راه رسید و مشتاقانه پرسید: «آیا میخواهی بلندش کنی؟»، تلفنش آماده ضبط بود.
زنی نزدیک شد، در حال پخش زنده.
خانم “هنوز نه، با اذان.” قائط با اشاره به اذان که پایان روزه روزه بود، گفت.
چنین صحنههایی که به طور گسترده در رسانههای اجتماعی به اشتراک گذاشته شد، خانواده ابوحسین را برانگیخت تا دیگ مقلوبه خود را به الاقصی بیاورند.
“مامان، آیا آن را برای عکس زیبا نشان دادی؟” طلا ابوحسین، 17 ساله، با اشاره به مرغ و سبزیجاتی که بالای مقلوبه را زینت می دهد و پس از برداشتن دیگ بخشی از نمایان است، از مادرش پرسید. او افزود: “ما توسط ویدیوهای دیگران تشویق شدیم.”
طلا علیرغم اینکه 14 ساعت روزه گرفته بود، بیشتر از اینکه غذا بخورد، در مورد افشاگری هیجان زده بود. نه خواهر کوچکترش.
گلیا ابوحسین 12 ساله در حالی که کمی درپوش را بلند کرد تا به داخل نگاه کند، گفت: “خدایا، من خیلی گرسنه هستم.”
خانواده از بقاع الغربیه در 60 مایلی شمال بیت المقدس به پایین رانده شده بودند. ساعت 4 بعدازظهر از خانه خارج شده بودند و دیگ مقلوبه را محکم در پتوی ضخیم پیچیده بودند. سه ساعت بعد هوا هنوز گرم بود.
مردم در اطراف آنها خرما، بطری آب و نان توزیع می کردند.
هنگامی که اذان شروع شد و یک ثانیه بعد با شلیک توپی که نشان دهنده پایان روزه بود، آقای. شالودی آماده شد تا بالاخره گلدان را بلند کند.
مادرش دستور داد: «آهسته، آهسته آن را به سمت خود بلند کن.»
در حالی که زانو زده بود، تسبیح سفیدی به گردنش آویخته بود، گفت: «می دانم مامان». “اینطور نیست که اولین بار است که گلدان مقلوبا را بلند می کنم.”
در اطراف آنها مردم شروع به چشیدن اولین جرعه آب، لقمه خرمای شیرین یا کشیدن سیگار کردند. زمانی که نماز عصر شروع شد، کمتر از 10 دقیقه بعد، دیگران تقریباً غذای خود را تمام کرده بودند.
صفهای زنان در کنار صف مردان نماز میخواندند – همانطور که همه اکثراً در هر جایی که قبلاً برای غذا خوردن نشسته بودند نماز میخواندند – برخلاف تفکیک جنسیتی مرسوم برای نماز مسلمانان.
با غروب خورشید، چراغ های مسجد روشن شد و قبه الصخره را روشن کرد.
در کمتر از 30 دقیقه، شام خانواده شالودی به پایان رسید – تند خوری یک روش معمول در ماه رمضان است.
خانم “کاش قلیان می خوردم.” غایت شوخی کرد. اما باید منتظر ماند.
هنگامی که خانواده از محوطه بیرون می رفتند و از میان سوق باز می گشتند، از کنار بیش از ده مرد غرق در دود قلیان گذشتند.
در شب های گرم خانم قائط لوله قلیان خود را به پشت بام خانه آنها می برد و در آنجا چشم انداز روشنی از گنبد طلایی نورانی دارد.