“همه دوستانم از من متنفرند”
آن را در Hulu پخش کنید.
من دیوانه نیستم. تو همونی که دیوونه ای داری دیوونهام میکنی.
آن اشعار خام از “Institutionalized” – آهنگ مورد علاقه من از گروه هاردکور اوایل دهه 80 Suicidal Tendencies – با تماشای این کمدی-هیجان انگیز تاریک خنده دار و مبتکرانه در ذهنم جا خوش کرد.
فیلم زمانی شروع می شود که دوستان قدیمی دانشگاه دوباره گرد هم می آیند تا جشن تولد 31 سالگی پیت (تام استورتون) را در یک ملک در حومه بریتانیا برگزار کنند. با وجود خنده ها و مشروبات الکلی، پیت نمی تواند از این که دوستانش خیلی به بلوغ نرسیده اند ناامید شود. اما همچنین: هری (داستین دمری برنز)، غریبه بی ملاحظه کیست؟ و چرا به نظر می رسد که هری و همه افراد خانه می خواهند جشن پیت را خراب کنند؟
اولین فیلم بلند اندرو گینورد یک کمدی ترسناک “کوچک” است – انتخاب خوبی برای افرادی که عاشق ترسناک نیستند. این ترس خزنده و کمدی طاس را متعادل می کند و موضوعات دشوار – سلامت روان، اضطراب اجتماعی – را با هوشمندی و نه ترس های بزرگ بررسی می کند. استورتون در نقش مردی که در فضای خالی فریاد می زند “من دیوانه نیستم” یک اجرای خنده دار اما غم انگیز ارائه می دهد. پایان من را پرتاب کرد و من را نیز تکان داد.
جون (جودی بارتون) و فرانک (ترائه ایرلند) به سمت یک کابین دورافتاده میروند که در آن مارجوری (اوا همیلتون) – زنی که هر دو با هم قرار داشتند – آنها را دعوت کرده تا زمانی را برای شکار و معاشرت بگذرانند. در راه، آنها نزدیک بود با مردی در جاده برخورد کنند.
در کابین، آنها نمادهای عجیب و غریبی را روی دیوار پیدا می کنند که ممکن است مربوط به یک افسانه محلی در مورد خانه دارهایی باشد که محکوم به زندگی برای همیشه از گوشت انسان بودند. سپس همه چیز عجیب می شود، زیرا جان به طور تصادفی در حین شکار به فرانک شلیک می کند و فرانک به طرز تکان دهنده ای به زندگی باز می گردد، بدن قدیمی اش که اکنون یک جسد است. زمانی که دو مرد بارها و بارها یکدیگر را می کشند – با ضربات چاقو، مشت، تکه تکه کردن – از هم می پاشند و منظره ای از اجساد را پشت سر می گذارند. اصلا این کابین نفرین شده کیست؟
فیلم مستقل پرخرج و کمهزینهی هانتر جانسون، یک درس ناقص در مورد چگونگی ساختن ترسناک قدرتمند با یک سکه است. داستان های علمی تخیلی، ترسناک عامیانه و کمدی پوچ گرایانه به آرامی در داستانی درباره رها کردن عشق در هم می آمیزند. وقتی مارجوری میگوید «ما گیر کردهایم»، او فقط درباره ترس از ترک کابین صحبت نمیکند. صدای تحریف شده بخشهایی از فیلم را آزار میدهد، اما فیلمبرداری وهمآور ریچارد ترژو و جلوههای گریم وحشتناک الیور پوزر به کمک میآیند.
“Lux Aeterna”
آن را در Shudder پخش کنید.
وقتی میخواهم یک فیلم ترسناک به صورتم بکوبد، یک پسر برای این کار دارم: گاسپار نوئه. درام متجاوزانه او “بازگشت ناپذیر” (2002) تنها فیلمی است که من را از نظر جسمی بیمار کرده است، هم به خاطر دوربین چرخشی اش و هم به دلیل خشونت بی رحمانه اش.
فیلمهای او میتوانند گیج کننده باشند، و این چیزی است که من از تماشای «Lux Aeterna» بیشتر لذت بردم، درام پشت صحنه او با بازی بئاتریس دال و شارلوت گینزبورگ به عنوان بازیگرانی که مشغول ساخت صحنهای جادوگر سوز در یک مجموعه فیلم پر هرج و مرج هستند. نوئه با استفاده از یک صفحه نمایش تقسیمشده، دو زن را دنبال میکند که به همراه کارگردان و خدمهشان سر میزنند تا ببینند چه کسی مسئول چه چیزی است.
اما این مشاجره تنها دلیل اصلی دیدن فیلم است: پایان تماشایی. این منظره ای جهنمی از نورهای رنگی تپنده، فریادهای خونین و زنی در شعله های آتش است – یک اشاره بصری تنبیهی به بحث صریح درباره فیلمسازی و زن ستیزی که دال و گینزبورگ در افتتاحیه فیلم دارند. در 51 دقیقه زیرک، این یک ترسناک در چهره شما با عجله است.
“داستان های جوجو”
آن را در Amazon Prime Video پخش کنید.
من هرگز یک فیلم ترسناک از نیجریه ندیدهام، بنابراین خوشحالم که به طور تصادفی با این مجموعه فیلمهایی که توسط سه فیلمساز از مجموعه سینمای نیجریه Surreal16 نوشته و کارگردانی شده، برخورد کردم. اگرچه این داستان ها در مقیاس متوسط هستند و در قلمرو ترسناک آشنا قدم برمی دارند، اما برای من مقدمه سینمایی فوق العاده ای برای افسانه های شهری نیجریه و فولکلور بودند.
مورد علاقه من از بین این سه فیلم، داستان هشداردهنده ماوراء الطبیعه سی جی اوباسی “Suffer the Witch” است. چینوه (بوکولا اولادیپوپو)، یک دانشجوی جوان، با دوست و همکلاسی خود جوی (ننگی آدوکی) روبهرو میشود، پس از اینکه چینوه به این فکر میکند که آیا جوی ممکن است از جادو استفاده کند تا علاقهاش به ایکنای خوشتیپ (تیمینی اگبوسون) را خراب کند تا او چشمانی داشته باشد. در عوض برای شادی چیزی که این بخش را متمایز می کند، عملکرد بی بند و بار آدوکی است. او چهره شیطان را با چیزی بیش از نیم لبخند و خروس سرش فرا می خواند. (اگر کسی بخواهد «از جادوگر رنج بکش» را به یک فیلم سینمایی تبدیل کند، شما بانوی اصلی خود را دارید.)
هر سه فیلم که در لاگوس فیلمبرداری شده اند، به لطف غریزه هولناک فیلمبردار فمی آووجید، به سبک بصری ساده اما دراماتیک روایت می شوند.
دگردیسی
آن را در Tubi پخش کنید.
فکر میکنید شوهرتان را میشناسید تا زمانی که او را در آتشی در جنگل پیدا کنید که با ظرافت به بازوی خودش میخورد. اینجاست، حدود 30 دقیقه بعد، که الکس اسموت، نویسنده و کارگردان، برای اولین بار تریلر روانشناختی کمهزینهاش را در مسیری شوم قرار میدهد.
تا آن زمان، سوختگی بسیار آهسته است. فیلم زمانی آغاز می شود که دوستداران دانشگاهی هیو (گیل مک کینی) و آلیسا (ناتاشا کریشنان) به یک کلبه ای منزوی در شمال نیویورک عقب نشینی می کنند تا تلاش کنند تا ازدواج پریشان خود را نجات دهند. با وجود بحث های تلخ هنوز عشق وجود دارد. اما همانطور که هیو طعم گوشت تازه را پیدا می کند – مانند زمانی که یک خرگوش را می کشد و در محل می خورد – رابطه آنها با یک تهدید ماوراء طبیعی از سوی یک هیولا روبرو می شود که مخفیگاه های جنگل را بهتر از آنها می شناسد.
اولین فیلم اتمسفریک اسموت بیشتر یک اثر با حال و هوای تاریک است تا یک فیلم ترسناک مستقیم، به همین دلیل است که من آن را فقط برای طرفداران ترسناک صبور که نیازی به ترسیدن در یک کلیپ ندارند توصیه می کنم. حیف که یک بازی موش و گربه کم رنگ در مرحله آخر به سوال اصلی و وحشتناک فیلم اشاره می کند: وقتی کسی که دوستش دارید تبدیل به هیولایی می شود که دوستش دارید اما می ترسید چه کار می کنید؟ جیسون کرانگل، فیلمبردار، شکافهای روایی را با بازی سایههای وهمآور پر میکند.