مثلاً اگر دانشجوی کالجی هستید که برای زندگی در دنیای هوش مصنوعی آماده میشوید، باید از خود بپرسید: کدام کلاسها مهارتهایی را به من میدهند که ماشینها تکرار نمیکنند و من را بهطور مشخصتری انسان میسازد؟ احتمالاً میخواهید از هر کلاسی که به شما یاد میدهد به شیوهای غیرشخصی، خطی و تعمیمیافته فکر کنید دوری کنید – نوعی تفکر که هوش مصنوعی شما را در آن فرو میبرد. از سوی دیگر، احتمالاً میخواهید به سمت هر طبقهای، در علوم یا علوم انسانی، جذب شوید که به شما در توسعه مهارتهای کاملاً انسانی زیر کمک میکند:
صدای شخصی متمایز. هوش مصنوعی اغلب نوعی نثر بوروکراتیک غیرشخصی را که در ارتباطات شرکتی یا مجلات دانشگاهی یافت می شود، به نمایش می گذارد. شما می خواهید صدایی به همان اندازه صدای جرج اورول، جوآن دیدیون، تام ولف و جیمز بالدوین ایجاد کنید، بنابراین در کلاس هایی شرکت کنید که در آن صداهای متمایز و پر زرق و برق را می خوانید تا بتوانید صدای خود را بسازید.
مهارت های ارائه. تایلر کاون، اقتصاددان دانشگاه جورج میسون می نویسد: «نسل قبلی فناوری اطلاعات طرفدار درون گراها بود، در حالی که ربات های هوش مصنوعی جدید به احتمال زیاد برون گراها را ترجیح می دهند. “شما باید همیشه نشان دهید که بیش از “یکی از آنها” هستید.” توانایی ایجاد و ارائه یک سخنرانی خوب، ارتباط با مخاطبان، و سازماندهی مجالس سرگرم کننده و سازنده مانند مجموعه ای از مهارت ها به نظر می رسد. که هوش مصنوعی تکرار نخواهد شد.
استعداد کودکانه برای خلاقیت. آلیسون گوپنیک، که به خاطر مطالعاتش بر روی ذهن کودکان مشهور است، مشاهده میکند: «وقتی برای مدتی با سیستمی مانند GPT-3 تعامل میکنید، متوجه میشوید که از حالت پیش پا افتاده به چیز کاملاً بیمعنی منحرف میشود. “به نحوی کودکان نقطه شیرین خلاقانه بین آشکار و دیوانه را پیدا می کنند.” او استدلال می کند که بچه ها فقط داده ها را تقلید یا جذب منفعلانه نمی کنند. آنها کاوش می کنند و نظریه های بدیع و داستان های تخیلی را برای توضیح جهان خلق می کنند. شما می خواهید در کلاس هایی شرکت کنید – چه در مورد کدنویسی یا نقاشی باشد – که خلاقیت شما را آزاد می کند، به شما فرصتی می دهد تا تمرین کنید و قدرت تخیل خود را تقویت کنید.
جهان بینی های غیر معمولهوش مصنوعی می تواند فقط یک ماشین پیش بینی متن باشد. هوش مصنوعی در پیشبینی کلمه بعدی خوب است، بنابراین شما میخواهید واقعاً در غیرقابلپیشبینی بودن خوب باشید و از حالت متعارف خارج شوید. ذهن خود را با جهان بینی هایی از زمان های دور، افراد غیر معمول و مکان های ناآشنا ذخیره کنید: اپیکوریسم، رواقی گری، تومیسم، تائوئیسم و غیره. افرادی با ذهنیت های متضاد و جهان بینی های خاص در عصری ارزشمند خواهند بود که تفکر متعارف دارای قدرت توربو است.
یکدلی. تفکر ماشینی برای درک الگوهای رفتاری در بین جمعیت ها عالی است. برای درک فردی منحصر به فرد درست در مقابل شما عالی نیست. اگر می خواهید بتوانید این کار را انجام دهید، کلاس های خوب علوم انسانی واقعا مفید است. با مطالعه ادبیات، نمایشنامه، زندگی نامه و تاریخ، با آنچه در ذهن دیگران می گذرد، آشنا می شوید. اگر بتوانید دیدگاه شخص دیگری را درک کنید، مهارت ارزشمندتری نسبت به مهارتی دارید که توسط برخی از ماشینها که حجم وسیعی از دادهها را در مورد هیچکس خاص جمعآوری میکنند، در اختیار دارید.